نامیرا
از دیروز صبح که خواندن کتاب را تمام کردم به فکر فرو رفته ام . چطور بازی زمانه می تواند این قدر انسان را تحت تاثیر قرار بدهد و آن جماعت کوفی تشنه ی حسین بن علی (ع) را این گونه تغییر بدهد . یک نکته در تمام این ماجرا ذهنم را به خودش مشغول کرده است . آن هم این است که آن کسانی که از گرد سفیر حسین(ع) پراکنده شدند ، حسین را برای خودشان و دنیایشان می خواستند . که حسین را فقط باید برای خدا خواست .مگر نه این بود که جد بزرگوارش (ص) او را مصباح الهدی نامید . عمروبن حجاج کلبی (1)حسین را برای زر و زیور و مقام دنیا میخواست . حسین (ع) را برای خود و دنیایش می خواست . یا بهتر بگویم عمرو ، عاشق نبود . خیلی از کوفیان عاشق نبودند . این بود که عده ای از آن ها با وعده ی مال و مقام عبیدالله و خیلی هاشان با ترس از سپاه شامیان ، غریب فاطمه را تنها گذشتند .
یک دلیل دیگر هم این بود که کوفیان معرفت به امام نداشتند . حسین (ع) را پیشوای بر حق می دانستند اما این معرفت در قلبشان استوار نبود . عبد الله بن عمیر(2) هم در ابتدای کار این طور بود . او هم پسر فاطمه را شایسته خلافت می دانست . این عقیده هم در قلبش بود و همین اعتقاد قلبی بود که آخر او را به سعادت رساند . اما عبدالله هم در آن ابتدا معرفت کافی نسبت به امام نداشت . نمی دانست که امام می داند آنچه را که او می داند . حال این جمله ی حضرت آقا را بهتر می فهمم :((اگر می خواهید فتنه 88 را بشناسید ، نامیرا را بخوانید .))
اگر بخواهم یک قسمت از کتاب را به عنوان بهترین قسمتش بگویم ، قطعا این قسمت کتاب را بازگو خواهم کرد . آنجا که قیس بن مسهر(3) رو به عبدالله بن عمیر کرد و با این جمله اش به احساسات دوگانه عبدالله پایان داد :((حسین را برای دنیای خویش نمی خواهم ، که دنیای خود را برای حسین می خواهم . آیا بعد از حسین کسی را می شناسی که من جانم را فدایش کنم ؟))تصویری که صادق کرمیار ،(4) از لحظه ی رسیدن عبدالله به خیمه های امام برایم متصور کرده است ، بسیار زیباست . برایم دردناک بود آنجا که فهمیدم امام هم منتظر رسیدن عبدالله بود . اینکه می شود امام زمان برای شیعه اش منتظر باشد . و آیا امام زمان من هم منتظر رسیدن من است ؟
اللهم اجعل من خیر انصاره و اعوانه . . .
........................................................................................................................
1-رئیس قبیله مذحج ، از نویسندگان نامه برای دعوت حسین بن علی (ع) به کوفه بود
. اما در امتحان فتنه شکست خورد و سرانجام در روز عاشورا فرماندهی یکی از جناح های
سپاه عمربن سعد را بر عهده گرفت .(اطلاعات بیشتر)
2-از یاران باوفای حضرت سیدالشهدا و شهدای در رکابش بود . اودر ابتدا با این که امام حسین (ع) را بر حق می دانست ، اما با آمدن امام به کوفه مخالف بود و اعتقاد داشت با این کار در میان امت حضرت رسول اختلاف ایجاد میشود . اما پس از اتفاقاتی بالاخره حقیقت را شناخت . سرانجام در روز عاشورا درحالی که سر بر بالین امام حسین(ع) داشت به دیدار خدایش شتافت (اطلاعات بیشتر)
3-قیس بن مسهر صیداوی ، فرستاده ی حسین بن علی (ع) به کوفه بود . ایشان پس از مسلم به کوفه رسیدند و سرانجام در کاخ ابن زیاد ، به شهادت رسید .
4-نویسنده کتاب نامیرا