دوستت دارم آقا جان
حسین جان
این عجیب نیست که تمام اعمال این ماه با نام تو گره خورده است . این عجیب نیست که در شب ولادت برادرت ، در شب شهادت پدرت و از همه بالاتر در شب قدر ، دائم نشانی خانه ی تو را به من می دهند . که تو اگر نبودی ، هیچ کدام از این ها هم نبود .
آری حسین جان ! اگر آن روز سر افراز بر روی نیزه نمی رفتی و از رگ های بریده ی
حنجره ات آوای خوش قرآن را سر نمیدادی ؛ امروز هیچ نام و نشانی از قرآن برای من نمی
ماند .
حسین جان ! ای معنای تمام تشنگی ها ! آب را نمی نوشم مگر به نیت سلام آخرش بر تو .
و این سلام بر تو بود که آب را مایع حیات کرد!
ای تکیه گاه و پشت و پناه من ! شخصی میگفت که آدم اگر می خواهد به میهمانی برود
خوب است پشت سر بزرگی برود . این طور او را بیشتر تحویل می گیرند . اگر تنها برود
شاید خیلی به او توجه نکنند .
آقا جان ، ماه میهمانی خدای تو رسیده . آقا جان در این کاروان نورانی تو جایی برای این روسیاه است؟ مگو نیست که اگر مرا ردم کنی از در خانه ات هیچ پناه دیگری در عالم ندارم . با امید به در خانه ات آمدم . نا امیدم مکن . که می دانم مرا از در خانه ات رد نمی کنی .
دوستت دارم ، ای افضل همه ی اعمال ماه
رمضان من